روزای با تو بودن

سلام گل دخترم

الان تو بغل مامان جونیو داری شیر میل میکنی هر وقت میام پای نت بشینم و از این روزای خوب با تو و بابا بودن بنویسم سریع چشمای نازتو باز میکنی و با گریه میگی

بغل

دخترم ماشالله روز بروز داری بزرگ میشی و کارای جدید میکنی هزار ماشالله جشم نزنم خوشگلمو

تازگیا حرف میزنی اواز میخونی

قربون اون حرف زدنت برم من

وقتی مامان برات کتاب داستان میخونم تو هم ادَ -بدَـــــــ میکنی یا بیشتر میگی اونقَ -

منم مثل خودت کوچولو میشم و مثل خودت باهات حرف میزنم .

بابا جونت اگه خونه باشه میاد بغلت میکنه و بابایی -بابایی میکنه و تو حرفاشم 1000 بار میگه .به عجب دخملی دارم من

انگار حرف دیگه ای بلد نیست تمام قربون صدقه اش همینه

اما من مامان جون

قربون اون چشات بشم

فدای اون نگات بشم

ابروهای سیات بشم

اون موهای پووورت بشم

اون دستای کوچولو با پاهای توپولو

قربون ابروهای دلت بشم

.............

بعدشم برات بلند بلند میخونم

یه دختر دارم شا نداره

صورتی داره ما نداره

از خوشگلی تا نداره

به کس کسونش نمیدم

به همه کسونش نمیدم

به راه دور ش نمیدم

به حرفه زورش نمیدم

به کسی میدم که کس باشه

پیرهن تنش اطلس باشه

شاه بیاد با لشکرش

شاهزادهاش دوروبرش

واسه پسر کوچکترش

ایا بدم ایا ندم ؟

 به کسی میدم که تک باشه

مَلِک باشه مَلَک باشه

دختر من رفیق من

هم نفس شفیق من

نگین انگشتر من

دختر من یار مامان

شمع شب تار مامان

بعد بابات داد میزنه من شوهرش نمیدم منم میگم برا خودت خیال بافی نکن من نوه میخوام 

بعدش قاتی میکنم و اهنگای دیگه میخونمو میگم

کفتر کاکل به سر های های
این خبر از من ببر وای وای
بگو به یارم نکن آزارم
بگو برگرده چشم به راشم من
خاطر خاشم من
من برات هر چی میگفتم همه از دل بود
تو برام هر چی میگفتی همه باطل بود
کفتر کاکل به سر های های
این خبر از من ببر وای وای

تو این اهنگو خیلی دوست داری هر وقت میخونم با خنده میخونم و توهم میخندی فدای خنده هات بشم من

دیگه از کارات بگم

خیلی تازگیا کلک شدی

تا پشتمو بهت میکنم چشماتو باز میکنی همین که میبندم میبندی

منم ذوق میکنمو خوابو از سرت میپرونم و تو هم حسابی جیغ و داد راه میندازی دختر خوابالو من

اگه بابا این صحنرو ببینه دعوام میکنه و قسم و آیاتم میده اذیتت نکنم

اما مگه میشه وصله تنم

گاهیم که بغل بابا حسینی و بابا جونت میده بغل کس دیگه جیغ میزنی یعنی بغل بابا

بعد که دوباره میری بغل بابا حسین همچین اخمی میکنی به بابات

من حسودیم میشه منو باید بیشتر دوست داشته باشی

من تونتو میشورم و بهت غذا میدم

دختر بابایی بَد

راستی چند بار موهامو کشیدیو و چنگم انداختی

یادت باشه مامانو زدی

هروقت بازت میزارم کیف میکنیو ووووووووووووو دیشبم تو 55 روزگیت رو بابات جیش کردی  کیف کردم