آفاق آفاق ، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

زندگی دوباره مامان و بابا

قول مامان

1393/1/30 2:17
نویسنده : افسانه
654 بازدید
اشتراک گذاری

وای خدای بزرگ شکرت

من شاید واقعا مادر بدی هستم

نمیدونم 

امروز دختر خوشگلمو ...وای یاد اون صحنه میوفتم گریم میگیره... ناخنای دستم بلند فقط به خاطر اینکه ناخن بلند دستمو قشنگ میکنه و اصلا به فکر فرشته کوچولوم نبودم که نکنه خدای ناکرده ناخنای بلند من اذیتش کنهگریه

وقتی بغلم بود سرش که هنوز کنترول کردنش براش سخته رو به سمت دستم پرت کرد ووووووو

وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای

نزدیک بود ناخنم تو چشمش بره

خدایا شکرت که همیشه مراقب دخترمی

از بس گریه کرد لحظه اول که سیاه و کبود شد نفسش به سختی بالا اومد

خدایا شکرت

مامان جون آفاقم حرفم با توئه

ببخش مامان جونو .کمی بی عقلی کردمو و میدونم خیلی از خود راضی و خودخواه بودم که زودتر ناخنامو کوتاه نکردم ناراحت

اگه به خدا گفتم شاید واقعا مادر بدی هستم  اینو میخوام تو بدونی که دخترم من تمام تلاشمو دارم برا خوب بزرگ کردن تو میکنم این کارمم از رو بی تجربه گی و نا پختگیم بود میره جزء خاطرات بد مامان ایشالله که هیچ وقت دیگه تکرار نشه

امروز قطره اشکات مژه های خوشگلتو خیس کرد و پشیمونیمو بیشتر کرد

امروز قطره ی اشکو تو چشمات دیدم ایشالله اخرین بار باشه

دیگه سعی میکنم بیشتر مراقبت باشم و ناخنامم همیشه کوتاه میکنم

قول قول

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

اعظم مامانه زهرا
31 فروردین 93 0:12
ناخن دراز ...واه و واه..واه
سعيده مامان محمدمهدي
31 فروردین 93 15:35
وقتی خدا تن آفرید از برگ گل زن آفرید احساس عاشق بودنو به خاطر زن آفرید روززن و روز مادر مبارك
ناديا
3 اردیبهشت 93 0:16
سسسسسسسسسسلام افسانه جون واي خدا چه دخمل نازي ماشالله خدا براتون حفظش کنه مراقب گل دختري باش عزيزم هميشه شاکر باش دوستم از طرف من ببوس نقلو نباتتو