عقش دردناکه دخترم
دخترم امروز برای تو مینویسم
سالها بعد وقتی قد کشیدی و خانوم شدی دلم میخواهد تو را از همه ی دور کنم
دلم میخواهد نگذارم از خانه بیرون بروی
دلم میخواهد رنگ آفتاب را فقط در حیاط خانه ببینی
دخترم میدانم از من متنفر میشوی
میدانم مرا بدترین مادر دنیا میدانی اونوقت
میدانم ... خوب میدانم
اما دخترکم میترسم وقتی که سنت هنوز دگیر احساس است و منطق نمیشناسد عاشق شوی و
دخترم عاشقی درد دارد
بمیرد مادر و درد آنروزهایت را نبیند ....
سالها بعد وقتی قد کشیدی و خانوم شدی دلم میخواهد تو را از همه ی دور کنم
دلم میخواهد نگذارم از خانه بیرون بروی
دلم میخواهد رنگ آفتاب را فقط در حیاط خانه ببینی
دخترم میدانم از من متنفر میشوی
میدانم مرا بدترین مادر دنیا میدانی اونوقت
میدانم ... خوب میدانم
اما دخترکم میترسم وقتی که سنت هنوز دگیر احساس است و منطق نمیشناسد عاشق شوی و
دخترم عاشقی درد دارد
بمیرد مادر و درد آنروزهایت را نبیند ....
آخه مامان جون من عاشق شدم و هر روز و شب از عشق دارم میسوزم نمیخوام تو این روزار و ببینی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی