آفاق آفاق ، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

زندگی دوباره مامان و بابا

تولد مامان افسانه

1392/8/24 14:59
نویسنده : افسانه
215 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل مامان خوبی قلبم میدونی چقدر دلتنگتم اینهوااااااااااااااااااااااا

از حالو روزم بگم حال روحیم هیچ فرقی نکرده مثل قبلم. همونطور عاشق و حساس شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز .

از چند وقت پیش بگم که فک میکردم بابا جون تولد منو فراموش کرده. انقدر ناراحت بودم که خدا میدونه

چقدر تو دلم بیوفا خوندمشووووconnie_wimperingbaby.gifچقدر از دستش دلخور بودم

هروقت تلفن زنگ میزد میگفتم بابا جونته که میخواد تولدمو بهم تبریک بگه ولی همه چیز برعکس شده بود . همه زنگ زدن و بهم تبریک گفتن جز بابا جونت گریه

غصه دلمو خیلی گرفته بود دروغ نگم از اینکه بابایی روز تولد منو فراموش کرده بود خیلی ناراحت بودمناراحت

و چقدر گریه کردمو

اما..............

اون تولدمو به خاطر داشت و مامان جونو سوپرایز کرد Smiley

چرا من اینقدر الکی غصه خوردم .

من دارم مادر میشم باید تحملم و تو این جور چیزار ببرم بالا ولی خیلی زود از کوره در میرمو و خیلی زود غصه خودشو تو دلم جا میکنه .

من باید خودمم با تو نینی گلم بزرگ کنم نیشخند

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهديه
18 آذر 92 11:32
خسته نباشي